چهل و پنجمین نشست از سلسله نشستهای ژاپنشناسی - دانشکده مطالعات جهان fws

چهل و پنجمین نشست از سلسله نشستهای ژاپنشناسی
10 07 2024 11:01
News Code : 49408172
View Count : 15
چهلوپنجمین نشست از سلسله نشستهای ژاپنشناسی دوشنبههای آخر ماه با موضوع «خوانش آثارمعماری ژاپن» و با سخنرانی دکتر الهام اندرودی، در روز دوشنبه 18 تیر 1403، در تالار ملل دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران برگزار شد.
خانم دکتر اندرودی در ابتدای سخنان اشاره کرد که به هنگام مواجهه با کشور ژاپن، باید به این نکته توجه داشته باشیم که ژاپن کشوری است در شرق دور، که براساس ویژگیهای اقلیمی و طبیعی و جغرافیایی خود دارای مشخصههای خاصی در زمینه استفاده از مصالح و ترکیببندی فضایی است. دیگر اینکه میتوانیم معماری ژاپن را بیشتر در حوزهی آثار چوبی و آنچه که متمرکز بر استفاده از چوب و اینگونه مصالح است بررسی کنیم. همچنین بخشهایی از معماری ژاپن، بومی خود این کشور و بخشهایی از آن تحت تاثیر قاره یعنی غرب ژاپن از جمله چین و کره است.
در ادامه او افزود که در مواجهه با آثار معماری ژاپن، خانهها و معابد میتوانند به عنوان پایه و اساس معماری مورد مطالعه قرار گیرند. به عبارتی سبک خانههای ژاپنی و همچنین تأثیراتی که این سبکها در دورههای مختلف، هم از قاره و هم از قدرتهای حاکم بر کشور ژاپن گرفته اند، موضوع جالبی جهت مطالعه است. او همچنین چایخانهها را یکی از مهمترین جلوههای معماری ژاپن عنوان کرد که به دلیل سادگی پالایش شدهی آنها، شاید بشود گفت که توانستهاند بیشترین تاثیر را بر معماری امروز ژاپن داشته باشند و منبع الهام بسیاری از هنرمندان ژاپنی هستند.
از دیدگاه اندرودی پیش از آشنایی با خوانشهای مختلف آثار معماری لازم است با دورههای تاریخی ژاپن که قدیمیترین آثار، نهتنها در حوزه معماری بلکه در همهی زمینهها از آن دورهها باقیمانده است، مقداری آشنا شویم. یکی از دورههای بسیار کهن ژاپن، دورهی جومون [1] است که از ده هزارسال قبل از میلاد آثارش باقیمانده و تا سیصد سال قبل از میلاد این دوره ادامه داشتهاست. دورهی جومون را میتوانیم دورهای بدانیم که مبتنی بر زندگی مردم عادی، معماری بسیار ساده و بومی است که نشاندهنده فرهنگ بومی خاص خود ژاپن است. در مقابل تقریبا از سیصد سال قبل از میلاد تا حدود سیصد میلادی دورهای وجود داشته تحت عنوان دوران یایویی[2] که با وجود اینکه هنوز بسیاری از ویژگیهای آن مبهم است، به اعتقاد بسیاری فرهنگ این دوره متاثر از غرب ژاپن یعنی کره است. در دورهی یایویی سلسلهمراتب طبقاتی و اشرافیگری به وجود آمده و حاکمان پیشرو هستند و معماری این دوره پرطمطراق و دارای ویژگیها و جزئیات خاصی است. در مواجهه با این دورهها علاوه بر رویکرد توصیفی که صرفا به توضیح ویژگیها و جستجوی وسواسگونهی زمان هردوره میپردازد، رویکرد دیگری وجود دارد تحت عنوان نوتاریخگرایی که در این رویکرد گفته میشود که این دورهها میتوانند به ارزشهای زیباییشناسی تبدیل شوند.
کنزو تانگه[3] که یکی از طراحان بزرگ در حوزه معماری است و همچنین در سال 1987 برنده جایزه پریتزکر[4] شده است، در یکی از مقالاتش تحت عنوان «کاتسورا، سنت آفرینش در معماری» اصطلاحی را تحت عنوان یایوییوار مطرح میکند. درواقع گفته میشود که آثاری که دارای طمطراق هستند و جزئیات خیلی پرکاری دارند، گویا رویکرد یایوییوار دارند. درحقیقت این نوعی خوانش است. وی در مقابل یایوییوار، خوانشی را مطرح میکند تحت عنوان جومونوار که به معنای ساده زیستی، معماری بومی و مردمی بودن است. او همچنین در معرفی آثار خود از این اصلاحات استفاده میکند و به طور مثال هنگامیکه میگوید: «من سعی کردم در این اثر به سبک جومونوار نزدیک بشوم» یعنی در این اثر تلاش شده سلیقهها و جزئیات مربوط به مردم عادی منعکس شود.
دکتر اندرودی سپس به معرفی زیارتگاه ایسه، معبد تودایجی[5]و چایخانهی سن نو ریکیو[6] و همچنین بیان خوانشهایی که از این آثار صورت گرفته است پرداخت. یکی از ابربناهای معماری ژاپن «زیارتگاه ایسه» است. این زیارتگاه متعلق به آیین شینتو بوده و در دل یک جنگل بسیار زیبا و بکر قرارگرفته است. این زیارتگاه به امپراتور منتسب است ولی حالت جومونوار دارد. این بنا شبیه رویکرد خانههای صُفّهدار میباشد، بدین صورت که از یک مکعب تشکیل شده که روی تعدادی ستون قرارگرفته، ورودی آن در قسمت عرض است و دارای سقفی شیبدار است. گفته میشود که این معبد متعلق به الههی خورشید با نام «آماتِراسو[7]» است و فضای حضور این الهه باید هر بیست سال یکبار تجدید شود. به همین منظور این اثر که برای اولین بار در سال 673 میلادی ساخته شده تا به الان شصت و یک مرتبه به طور کامل بازسازی شده است. آخرین بازسازی این اثر در سال 2013 انجام شد. در هر بازسازی سازندگان و صنعتگران این اثر پالایشی به شکل اولیه در این اثر ایجاد میکنند. به طور مثال در آخرین بازسازی ستون ها قطورتر شدند و گویا به شیوهی جومونوار نزدیک میشود. همچنین زیورآلاتی که شبیه آثار وارداتی غرب بودند از اثر حذف شدهاند. آراتا ایسوزاکی[8] برنده جایزه پریتزکر در سال 2019، این پالایش به سمت خاص شدن را «ژنوم ژاپنی» مینامد. همچنین برونو تاوت، معمار بزرگ آلمانی در مورد زیارتگاه ایسه میگوید: «پارتنون[9] در یونان بزرگترین و از نظر زیبایی شناسی عالیترین بنای سنگی است؛ همانطور که زیارتگاه ایسه با چوب چنین ویژگیای را آفریده است.»
دکتر اندرودی به دیگر اثر معماری مشهور ژاپنی؛ یعنی معبد تویدایجی پرداخت. معبد تودایجی هماکنون بزرگترین بنای چوبی جهان است. بنای اولیهی این معبد برای اولین بار در سال 760 ساخته شد. این معبد بزرگترین معبد ژاپن محسوب میشد، اما در قرن دهم در میانهی جنگهای داخلی ژاپن در آتش سوخت. در این زمان راهبی به نام چوگن تصمیم گرفت که این معبد را بازسازی کند. او سفرهای پرمخاطرهای به سونگ چین داشت و نجارهایی را با خود به ژاپن آورد تا تودایجی را بازسازی کنند. گفته میشود که چوگن برای ساخت ستونهای این بنا مجبور شده به جنگلهای بسیار دوردست که انسان عادی به آن دسترسی ندارد برود. وی جهت انتقال تنهی درختان به شهر نارا صد سد میسازد. تنه درختان در رودخانه انداخته شده و آب با خودش آنها را به پشت سدها میآورد و دوباره چندین بار این کار تکرار میشود تا همگی تنهها به نارا منتقل شوند. چوگن همچنین جهت ساخت این معبد یک جریان عظیمی از نذورات را راه اندازی میکند تا هزینه ساخت این معبد را تهیه کند. اندرودی افزود، خوانشی که از این اثر میتوان داشت، همت یک فرد جهت ساخت یک بنای عظیم است. چوگن، نه تنها تودایجی را بازسازی کرد بلکه بنایی بزرگتر با عظمتتر و پیچیدهتر ساخت. نسخهی جدید حدود یک و نیم برابر نمونهی قبلی بود. اما این اثر هم بعدها در آتش سوخت و از آن همه زحمت چوگن فقط دروازهی ناندای- مون[10] باقی ماند. از نگاه آراتا ایسوزاکی ناندای- مون دوستداشتنیترین اثر معماری از بین بناهای ژاپنی است. به طور کلی ناندای- مون به دلیل ساختارگرایی استثنایی که دارد هیچ عنصری در آن نیست که بیدلیل و فقط جهت تزئین وجود داشته باشد. خوانش ایسوزاکی از تودایجی این است که این بنا نماد یکپارچگی و عزم و اراده برای ساخت است.
چایخانه و آیین چای مرتبط با آن توسط فردی به نام سن نو ریکیو و به درخواست هیدهیوشی که یک شوگون بود در حدود سال 1550 طراحی شد. چایخانهای که ریکیو طراحی کرد شامل یک اتاق است که در آن دو تاتامی جای میگیرد و یک گوشهی آن اجاقی جهت گرم کردن آب قرار دارد. قسمتی که مهمان مینشیند سقفش کمی شیبدار است. ارتفاع درب ورودی این اتاق فقط هشتادوسه سانتیمتر است و به آن نیجیری گوچی[11] میگویند، به معنای ورودی که از آن چهاردستوپا وارد میشوند. فضای درون اتاق تاریک است و تنها کسی که در تاریکی میدرخشد و درحال انجام آداب خاصی است خود استاد چای است. چایخانهای که سن نو ریکیو طراحی کرد بسیار ساده است اما در عین سادگی فکر نشده نیست. ریکیو در آثار خود به دنبال سادگی روستایی است. اندرودی همچنین افزود که سادگی روستایی یعنی مصالح، بومی هستند و نقص مصالح زیبا و با ارزش است. سبکی که سن نو ریکیو ایجاد کرد با نام «وابی چا» برگرفته از زیباییشناختی «وابی سابی» شناخته میشود. وابی به معنای زنگ زدگی و کهنگی دارای ارزش و سابی به معنای زیبایی و شکوه در عین سادگی است. اندرودی تاکید کرد که سبکهای مختلفی در چایخانهها وجود دارد ولی سبکی که سن نو ریکیو ایجاد کرده ساهترین و خالصترین نوع چایخانه است. اما اصل مهمی که در همهی چایخانهها با وجود تفاوتها حفظ میشود، اصل شکوه سادگی است. خوانشی که از این اثر میشود شامل وابی سابی و توجه صرف به مراسم چای و استاد چای است.
اندرودی در پایان سخنرانی سخنان خود را با این نتیجه گیری به پایان رساند و افزود اینکه ژاپنیها به ترکیب بین سنت و مدرنیته شهره هستند بیدلیل نیست. از حدود سال 1930 که شروع دوران معاصر برای ژاپن به حساب میآید بسیاری از نظریهپردازان ژاپنی خوانشهایی را از معماری تاریخیشان ارائه دادند، آثار خاصی را برگزیدند و علت گزینش خودشان را مطرح کردند. آنان تا به جایی رسیدند که امروز ژاپن همچنان که سنتهای خود را و یا حتی آیین جنگ با شمشیر را در قالب یک ورزش حفظ کرده، همچنین میتواند از شینکانسن[12]هم به عنوان سریعترین قطار استفاده کند و به عبارتی سنتها را در کنار صنعتگری بسیار پیشرفته برای خود حفظ کند.
در پایان نشست سخنران پاسخگوی پرسشهای حاضران بود. این نشست با اهدای لوح تقدیر، نشان دانشگاه تهران و گرفتن عکس یادگاری به پایان رسید.
گزارش از فاطمه مهربانی
دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش زبان ژاپنی