چهل‌ونهمین نشست از سلسله نشست‌های ژاپن‌شناسی

18 12 2024 13:46

News Code : 72940815

View Count : 108

نشست چهل‌ونهم از سلسله نشست‌های ژاپن‌شناسی دوشنبه‌های آخر ماه با محوریت «آموزش و تربیت در ژاپن از دیدگاه پروفسور آزوما هیروشی» در دوشنبه آخر ماه آذر برگزار شد. در این جلسه که به صورت آنلاین و با حضور پژوهشگران، اساتید دانشگاه، دانشجویان و علاقه‌مندان به فرهنگ ژاپن برگزار گردید، خانم معصومه سادات حسینی، روانشناس بالینی و کارشناس ارشد تعلیم‌وتربیت از دانشگاه چیبا ژاپن سخنرانی کردند. ایشان در این نشست، نظام آموزشی ژاپن و تأثیرات آن بر جامعه و فرهنگ این کشور را مورد بررسی قرار داد. هدف از این نشست، شناخت عمیق‌تر ساختار تربیتی ژاپن و مقایسه آن با سایر نظام‌های آموزشی، به‌ویژه نظام آموزش‌وپرورش ایران بود.

محور اصلی سخنرانی خانم حسینی بررسی کتاب پروفسور آزوما هیروشی، از روانشناسان برجسته ژاپنی بود که در آن به تحلیل نظام آموزشی و تربیتی این کشور پرداخته شده‌است. پروفسور آزوما هیروشی، به‌عنوان یکی از صاحب‌نظران برجسته روانشناسی رشد، تحقیقات گسترده‌ای در زمینه تأثیر آموزش بر رشد اجتماعی و فرهنگی کودکان انجام داده و نظرات او مبنای بسیاری از سیاست‌گذاری‌های آموزشی در ژاپن بوده‌است.
وی معتقد است که مردم ژاپن، علی‌رغم رشد و توسعه در حوزه اقتصادی و تجدد پس از دوران مِی‌جی (1868-1912)، مردمانی سنتی هستند و احترام به سنت‌ها ریشه عمیقی در این کشور دارد و به آسانی اجازه نمی‌دهند تا فرهنگ بیگانه وارد حریم زندگی‌شان شود. درنتیجه جامعه ژاپن با وجود تغییر و تحولات زیاد در دوران مِی‌جی و بازشدن مرزهای کشور پس از انزوای 250 ساله دوران ادو، همچنان ازلحاظ فرهنگی و اجتماعی، ادامه دوران ادو را می‌گذرانند. مردم ژاپن هویت، نظام اخلاقی و ارزش‌های خود را متأثر از دوره ادو می دانند. به همین دلیل ایشان در ابتدای سخنرانی خود به توضیح مختصری درباره تاریخچه آموزشی ژاپن و پایه‌های فرهنگی آن از دوران ادو (1603-1868) پرداخت.

خانم حسینی با اشاره به اهمیت تقسیم کار و نقش‌مداری در جامعه ژاپن که ریشه آن به دوران ادو و شرایط زندگی افراد در آن دوران برمی‌گردد، مسئولیت‌پذیری، صداقت و پشتکار را از ویژگی‌های بارز مردم ژاپن می‌داند. درحقیقت هویت یک فرد ژاپنی در دوران ادو با توجه به شغل و وظیفه‌ای که اجبارا و به‌صورت محدود به وی واگذار می‌شد، تعریف می‌شد و بنابراین پذیرش کامل و بدون قیدوشرط آن و همچنین انجام صحیح و کامل آن از مسائل مهم و اجتناب‌ناپذیر برای هر فرد بود. همچنین از دیگر ویژگی‌های مثبت مردم ژاپن و نظام تربیتی ژاپنی، عدم خودمحوری و تک‌روی و رعایت حقوق دیگران در جامعه را می‌توان نام برد.

حسینی در ادامه به عوامل موثر بر نظام تربیتی از نظر آزوما هیروشی پرداخت. هیروشی فرامین و آموزه‌های دینی و همچنین نظام اقتصادی حاکم بر یک کشور را موثر بر نظام تربیتی و نحوه نگرش انسان‌ها به جهان می‌داند. از نظر وی توسعه در یک کشور ابتدا در حوزه اقتصادی و سیاسی آغاز شده و سپس به حوزه فرهنگی وارد می‌شود. برای مثال ژاپن به دلیل کمبود منابع طبیعی، فرهنگ مدیریت بهینه منابع را در مردم خود نهادینه کرده‌است. این فرهنگ موجب شده که افراد ژاپنی به رعایت عدالت در تقسیم منابع و همکاری گروهی توجه ویژه‌ای داشته باشند.

در بخش بعد، خانم حسینی به بررسی ویژگی‌های اساسی نظام تربیتی ژاپن پرداخت. وی معتقد است برای بررسی رفتاری خاص در جامعه، نمی‌توان آن را از بافت فرهنگی حاکم بر جامعه جدا کرد؛ بنابراین برای قضاوت در خصوص یک رفتار باید شیوه‌های تربیتی در آن نظام آموزشی مورد بررسی قرار گیرد. آزوما هیروشی با بررسی مقایسه‌ای نظام تربیتی ژاپن و آمریکا، تأکید کرد که در ژاپن، مفهوم وظیفه‌شناسی از سنین پایین به کودکان آموزش داده می‌شود و نقش‌های اجتماعی به‌صورت دقیق تعریف شده‌اند؛ بنابراین با سپردن تکلیفی به کودک ژاپنی بیش از علاقه شخصی کودک به انجام آن، این حس وظیفه‌شناسی است که باعث می‌شود تا وی وظیفه محوله را به‌خوبی و به‌صورت کامل انجام دهد. مطالعه بر روی دانش‌آموزان ابتدایی از زمان پنج سالگی، نشان داده است که در دوران ابتدایی کودکانی جزو شاگردان زرنگ هستند که عبارت «بچه خوب کسی است که تکلیف هر چقدر هم سخت باشد و جالب نباشد، باید آن را به‌درستی انجام دهد» در آنها نهادینه شده است. در این نظام صرف تلاش و داشتن پشتکار در انجام کار، باارزش بوده و لزوما نتیجه آن دارای اهمیت نیست.

حسینی در ادامه به آموزش تفاوت رفتار در محیط خانه و بیرون در نظام تربیتی ژاپن می‌پردازد. رفتار درست در و بانزاکت از آموزه‌های تربیتی مهم در ژاپن است. در بیرون از خانه، رابطه با معلم براساس نظم و انضباط است، درحالی‌که در خانه رابطه مادر و کودک بر اساس همزیستی مسالمت آمیز است و برخلاف ایران و آمریکا بر اساس اقتدار و اعمال قدرت مادر بر کودک نیست. مادران ژاپنی برای اصلاح رفتار کودک بیشتر بر احساسات تأکید می‌کنند تا اقتدار و کودک را طوری تربیت می‌کنند که به احساسات افراد حساس باشد. این رویکرد تربیتی، جامعه‌ای احساس‌محور ایجاد می‌کند که در آن همکاری، همدلی، رعایت قوانین و جلوگیری از مزاحمت برای دیگران از ارزش‌های اساسی به‌شمار می‌روند.  

تفاوت تربیت در درون و بیرون از خانه به مفهوم اُوچی[1] و سوتو[2] بازمی‌گردد، که به‌ترتیب به‌معنای دنیای درون و بیرون است. بنابراین برای مثال یک کودک ژاپنی بسیار مطیع معلم خود بوده و در صورت اشتباه بلافاصله از او عذرخواهی می‌کند، اما در مقابلِ مادر خود این اندازه از فرمان‌برداری را نشان نمی‌دهد. از طرفی یک مادر ژاپنی به کودک خود آموزش می‌دهد که وقتی از خانه بیرون می آید، وارد دنیای متفاوتی شده و برخلاف محیط صمیمی خانه، محیط بیرون دارای قواعد و آداب‌ورسوم ویژه‌ای است و هرکس باید مطابق با نقش خود رفتار کند. همچنین در تربیت ژاپنی بچه‌‌ خوب بچه‌ای محسوب می‌شود که حرف گوش‌کن، راستگو و پرتلاش باشد و برای دیگران مزاحمت ایجاد نکند و یا حتی حق خود را به دیگری واگذار کند تا هیچ‌گونه تنشی در روابط اجتماعی ایجاد نشود. بنابراین در واقع در مدرسه، اطاعت از معلم و همکاری با گروه مهم‌تر از ابراز وجود فردی است.

مورد دیگری که در تربیت کودکان ژاپنی رعایت می‌شود، تربیت غیرمستقیم والدین است. به‌این‌معنی‌که برای مثال برای پرورش کودکی علاقمند به فعالیت‌های علمی و تحصیلی، والدین با تهیه مواد آموزشی و کتابخانه محیط مناسبی برای کودک فراهم می‌آورند تا کودک ناخودآگاه به این رفتار تمایل بیشتری نشان دهد. این نوع تربیت در ژاپن پیشینه‌دارد. بنابراین برای کودک به‌خصوص در اوان زندگی، باید شرایطی فراهم شود که کودک از رفتار درست به‌صورت ناخودآگاه تقلید کند و نه‌این‌که به او آموزش مستقیم داده شود.

درنهایت توجه به عنصر استقلال در تربیت کودک در ژاپن دارای اهمیت است. در تربیت ژاپنی مهم است که ابتدا کودک بتواند خود را با ارزش‌های محیط خانواده و مدرسه هماهنگ کند و سپس وارد اجتماع شده و به‌صورت مستقل زندگی کند.

خانم حسینی در جمع‌بندی سخنان خود اذعان داشت، که همسویی ارزش‌های تربیتی میان سه نهاد خانواده، مدرسه و رسانه‌ها سبب می‌شود تا فرد تعارض کمتری را احساس کند و این همسانی و وحدت و یکپارچگی، موجب ایجاد هویتی منسجم‌تر در کودکان می‌شود. بر اساس تحلیل پروفسور هیروشی، موفقیت ژاپن در عرصه‌های مختلف ناشی از هماهنگی بین تربیت خانوادگی، نظام آموزشی و فرهنگ عمومی جامعه است. از نظر خانم حسینی این یکپارچگی و همسویی تربیتی ریشه در تاریخ و همچنین جغرافیای کشور ژاپن دارد.

در نهایت، نشست با پرسش و پاسخ و همچنین قدردانی از سخنران و شرکت‌کنندگان فضای مجازی به پایان رسید.

گزارش از زهرا تهرانی تاج کارشناسی ارشد مطالعات ژاپن

[1] Uchi/

[2] Soto/