نتانیاهو و ترامپ جرقههای جنگ بزرگ و جنگ جهانی سوم را شعله ور نکنند – باخت بزرگ جهانی - دانشکده مطالعات جهان fws

نتانیاهو و ترامپ جرقههای جنگ جهانی سوم را شعلهور نکنند
نتانیاهو و ترامپ جرقههای جنگ بزرگ و جنگ جهانی سوم را شعله ور نکنند – باخت بزرگ جهانی
20 06 2025 17:15
News Code : 97839652
View Count : 115
نتانیاهو و ترامپ جرقههای جنگ بزرگ و جنگ جهانی سوم را شعله ور نکنند – باخت بزرگ جهانی
دکتر سعید رضا عاملی استاد گروه ارتباطات و مطالعات جهانی دانشگاه تهران و رئیس گروه مطالعات جهان فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران:
حماقتهای بزرگی که به فجایع تاریخی انجامیدهاند، غالباً با اقدامی حساسیتبرانگیز و تحریکآمیز توسط افراد، گروههای قومی، یا ملتها آغاز شدهاند. جنگ جهانی اول، که بر بستر مجموعه پیچیدهای از حساسیتهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفت، در 28 ژوئن 1914 با ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند، ولیعهد امپراتوری اتریش ـ مجارستان، در سارایوو، پایتخت بوسنی و هرزگوین، توسط یک ملیگرای صرب به نام گاوریلو پرنسیپ، آغاز شد. البته، این عمل مسبوق به اختلافات جدی بین اتریش و صربستان بود، اما این ترور به سرعت منجر به آغاز جنگ شد که مبدأ جنگ جهانی اول بود. خیلی زود، 30 کشور در سراسر جهان درگیر این نزاع شدند که به جنگی جهانی انجامید.
روسیه، حامی صربستان، علیه اتریش اعلام و اقدام نظامی کرد. آلمان، متحد اتریش، به روسیه و سپس آلمان اعلان جنگ و از طریق بلژیک بیطرف به فرانسه حمله کرد. در جبهه شرق، جنگ میان روسیه و آلمان و اتریش ـ مجارستان و همچنین نبردهای سنگین بین صربستان، اتریش و بلغارستان، خسارات عظیمی به بار آورد. امپراتوری عثمانی به سرعت وارد جنگ شد و نبردهایی مانند گالیپولی که بسیار پرهزینه و دردناک بودند، شکل گرفتند. در سال 1917، آمریکا به دلایل متعدد، از جمله حملات زیردریاییهای آلمانی به کشتیهای غیرنظامی مانند لوزیتانیا و رمزگشایی از تلگراف زیمرمن وارد جنگ شد که در آن آلمان به مکزیک پیشنهاد اتحاد علیه ایالات متحده را داده بود، به همراه بسیاری جزئیات دیگر که به گسترش جنگ بین سالهای 1914 تا 1918 منجر شد. نتیجه جنگ جهانی اول، کشته شدن 20 میلیون نفر از نظامیان و غیرنظامیان، نزدیک به 21 میلیون مجروح، تخریب تمامی زیرساختهای کشورهای درگیر و قحطی، گرسنگی و نارضایتی همگان، اعم از کشورهای پیروز و شکستخورده، بود.
مجدداً، بین سالهای 1939 تا 1945، فاجعه ظهور نازیسم هیتلر منجر به جاهطلبیهای توسعهطلبانه جدید و جنگی گسترده شد که بهطور مستقیم و غیرمستقیم 100 کشور و تقریباً تمامی قارههای جهان را درگیر خود کرد. خسارات جنگ جهانی دوم عظیم بود: بیش از 70 میلیون نفر نظامی و غیرنظامی کشته شدند، کشتار جمعی یهودیان به وقوع پیوست و فاجعه بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی به کشته شدن بیش از 200 هزار نفر انجامید و آثار ویرانگری بر جسم، ذهن و روح انسانهای بیگناه بر جای گذاشت. تمامی این شواهد نشاندهنده تخریب عظیمی است که توسط جنگ جهانی دوم ایجاد شد.
در حماقتی مجدد، اکنون شاهد اقداماتی فاجعهبار هستیم که جهان را به جنگی بزرگ یا حتی جنگ جهانی سوم تهدید میکنند. در روز جمعه، 13 ژوئن 2025، رژیم اشغالگر اسرائیل به بهانه ساختگی و مجعول نزدیک بودن جمهوری اسلامی ایران به دستیابی به بمب هستهای، به ایران حمله کرد. علاوه بر حملات هوایی به بخشهایی از زیرساختهای ایران، آنها فرماندهان بزرگ ایرانی را که همگی ژنرالهای بازدارندگی، صلح و امنیت در منطقه بودند، ترور کردند.
این را با آغاز جنگ جهانی اول مقایسه کنید که با کشتن ولیعهد اتریش ـ مجارستان توسط یک ملیگرای افراطی آغاز شد. در این تجاوز فاجعهبار رژیم اشغالگر اسرائیل، سردار سرلشکر باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح؛ سردار سرلشکر سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛ سردار سرلشکر غلامعلی رشید، فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیاء؛ سردار سرلشکر امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه؛ و چندین تن دیگر از پیشتازان قدرت نظامی ایران به شهادت رسیدند.
آنها به این مقدار هم اکتفا نکردند. رئیس سابق سازمان انرژی اتمی، استاد ارجمند شهید فریدون عباسی دوانی، به همراه شش نفر از دانشمندان هستهای ایران که در حال کار بر روی انرژی هستهای صلحآمیز برای تولید برق بودند نیز ترور شدند. در رأس این دانشمندان، استاد برجسته دکتر محمدمهدی طهرانچی، عضو پیوسته فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران، رئیس اسبق دانشگاه شهید بهشتی و رئیس کنونی دانشگاه آزاد اسلامی ـ که یکسوم آموزش عالی کشور را بر عهده دارد ـ نیز به شهادت رسید.
از سوی دیگر، نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر اسرائیل، با حمایت ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به محور شرارتهای جنگطلبانه و تحقیر ملت ایران تبدیل شدند و گستاخانه تهدید به ترور رهبر حکیم انقلاب کردند. 21 کشور اسلامی، روسیه، چین و بسیاری دیگر از کشورهای مهم جهان، جنایت جنگی رژیم اسرائیل را محکوم کردند و بهصراحت و زبان به تهدید در صورت توسعه جنگ نسبت به اسرائیل غاصب و آمریکا را به صراحت بیان کردند.
در اینجا میتوانید عوامل مؤثر در شعلهور ساختن یک جنگ بزرگ و سوق دادن ما به سمت جنگ جهانی سوم را مشاهده کنید:
1. ترور پیشگامان کشور، دانشمندان برجسته و فرماندهان بزرگ نظامی و مهمتر از همه، کشتار غیرنظامیان که بیش از 70 درصد آنها کودکان و زنان بودهاند.
2. ایجاد فضای رعب و وحشت و جابجایی موقت بخش قابل توجهی از جمعیت پایتخت و برخی از شهرهای در معرض تهدید.
3. توهین به استقلال جمهوری اسلامی ایران و پیشنهاد به اصطلاح تغییر نظام سیاسی.
4. تخریب گسترده زیرساختهای اقتصادی کشور.
5. و مهمتر از همه، تهدید به ترور رهبر حکیم و بیهمتای انقلاب اسلامی، که بسیار هوشمندانه در بحرانیترین شرایط از حریم ملت شریف ایران حفاظت کرده و هدایتکننده و تضمینکننده اقتدار جمهوری اسلامی ایران و تقویتکننده حس افتخار ملی جمهوری اسلامی بوده است.
اینجانب، توجه جامعه جهانی و کشورهای مهم و اثرگذار جهان را به سه هشدار مهم جلب میکند:
1. جنگی علیه ملت شریف ایران، در درجه اول تمامی ظرفیتهای متراکمشده این ملت شریف را ـ که میراثدار تمدنی دیرینه و برخوردار از حس قوی هویت و استقلال است ـ بیدار و فعال خواهد کرد. این ظرفیتها، هنگامی که در بستر جنگ فعال شوند، به روشهای قدرتمند و غیرقابل پیشبینیای هدایت خواهند شد. در چنین شرایطی، تحریک غرور ملی و فرهنگی امر ناچیزی نیست و ممکن است به پیامدهای جدی و گستردهای منجر شود.
2. این وضعیت، قدرت نظامی ایران را که در عرصههای مهمی جزء پنج قدرت نظامی جهانی است، به فعلیت درخواهد آورد و کل منطقه و جهان را تحتالشعاع خود قرار خواهد داد. همانطور که در همین شش روز اول جنگ مشاهده میکنید، توان نظامی جمهوری اسلامی ایران، پرخسارتترین واکنش نظامی برای رژیم اسرائیل در طول تاریخ سلطهگریاش محسوب میشود. واکنش فوری جمهوری اسلامی ایران، ساعت به ساعت و روز به روز، بحران بزرگتری را برای رژیم اشغالگر اسرائیل و رژیم صهیونیسم ایجاد کرده است. لازم به ذکر است که ظرفیت جمهوری اسلامی محدود به جغرافیای ایران نیست و در صورت مداخله آمریکا، میتواند ظرفیتهای فراملی را فعال کرده و شعله جنگ را در منطقه و جهان دامنگیر کند.
3. متحدین جمهوری اسلامی ایران، هم در جبهه مقاومت و هم در میان کشورهای قدرتمند منطقه و جهان، در صورت ورود آمریکا به جنگ، در مسیر پاسخگویی به این جنایت بزرگ قرار خواهند گرفت.
4. در معرض خطر بودن پایگاههای نظامی آمریکا، خطرات ناشی از تهدید مسیرهای اقتصادی بزرگ از جمله شاهرگهای ارتباطی آبی مانند تنگه هرمز و تعاملات خلیج فارس به طول هزار کیلومتر و عرض 50 تا 250 کیلومتر و همچنین ظرفیتهای دریای عمان که محور ترانزیتی کریدورهای شمال ـ جنوب است و مسیرهای ارتباطی زمینی ایران به عنوان چهارراه ارتباطی اوراسیا، غرب آسیا و جنوب آسیا، به همراه مسیرهای ارتباطی هوایی ایران که بین سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا قرار گرفته و مسیر کوتاهتری برای مسیرهای بین قارهای فراهم میآورد، همگی از یک منبع بزرگ برای ارتباطات اقتصادی و سیاسی جهان حکایت دارند. به خطر انداختن این مسیرهای دریایی، زمینی و هوایی قطعاً مشکلات بزرگ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی را به وجود خواهد آورد و به سرعت پیامدهای اقتصادی ناشی از افزایش قیمت نفت، افزایش قیمت کالاهای اساسی و کمبود انرژی، غذا و آب را در پی خواهد داشت.
بر این اساس، لازم است از تجربه تاریخ و جنگهای بزرگ اول و دوم درس گرفت. نباید در هزاره سوم، که انتظار میرود جهانی عقلانیتر داشته باشیم، به سمت جنگ جهانی سوم حرکت کنیم. در عوض، باید برای توقف جنگ و تنبیه متجاوز اقدام شود و مسیر قدرتنماییها و تحریکآفرینیهای جدید توسط آمریکا ایجاد نگردد. مسلم است که در دوره جدید، حس نفرت از رژیم اشغالگر اسرائیل و آمریکا در جامعه ایرانی به اوج خود رسیده است و ظرفیت سرمایه اجتماعی ایران، به مراتب منسجمتر از گذشته، سرمایه اصلی دفاع ملی است.